اینترنت یاب

کسی‌ هست این محله قدیمی تهران را نشناسد؟ | آب شرب لوله‌کشی با ۱۰۰ تومان به اینجا آمد

«بچه یک محل» بودن، گاهی برای هر کدام از ما افتخاری است تا خودمان را منسوب کنیم به کسی که سری میان سرها در آورده و حالا برای خودش کسی شده. برای ما آدم‌بزرگ‌ها، عِرق محلی داشتن یک افتخار است؛ مثل ساکنان محله کشتارگاه تهران در جنوب شهر.

نیکنام

همشهری آنلاین – مریم قاسمی : ما هر که باشیم و در این عالم خاکی به هرجا برسیم، وقتی به عقب برمی‌گردیم و به جای پایمان بر جاده خاکی محله نگاه می‌کنیم، دلمان تنگ می‌شود برای آنهایی که در این سال‌ها که سرمان گرم کار و بارمان بوده، از محله و از پیش ما رفتند. سوای آدم‌های محله، خود محل هم برای ما یادآور چیزهایی است که یا دوستش داشتیم یا نداشتیم، بالاخره گوشه‌ای از گذشته ما بود و در روزگاری که غافل بودیم از آن ناگهان عوض شد. یکی از این موارد مربوط به یک نام بود. راستش، کشتارگاه اسم خوبی نبود برای جایی که در آن زندگی می‌کردیم، چون کسی که اینجا را ندیده بود، پیش خودش چه تصوراتی از آن داشت؟ خب، اینجا فقط کشتارگاه دام بود.

در حال و هوای این مقدمه‌چینی، سری زدیم به محله کشتارگاه سابق (بهمن) در دل جوادیه منطقه۱۶.

کسی‌ هست این محله قدیمی تهران را نشناسد؟ | آب شرب لوله‌کشی با ۱۰۰ تومان به اینجا آمد

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا ببینید

نگهداری گوسفند در خانه‌های اطراف کشتارگاه

کشتارگاه را همه مردم تهران و غیرتهران می‌شناختند. جایی بود که از شهرستان‌های دور و نزدیک برایش گوسفند می‌آوردند و دام‌ها در کشتارگاه خرید و فروش و کشتار می‌شد. همه اهل محل می‌دیدند خاورهای ۲طبقه‌ای را که در ۲ طبقه‌اش، بالا و پایین گوسفند بار می‌کردند. دام‌ها یا از زنجان می‌آمد یا از روستاهای اطراف تهران یا از هر جایی که دامداری داشت. یک برج مراقبت هم داخل ساختمان کشتارگاه بود ‌که هنوز هم بعد از ساخت فرهنگسرای بهمن حفظ شده‌ و ابتدا آجرنما بود و بعدها سیمانی شد.

چوبدارها با چوب دستشان از بقیه افراد متمایز می‌شدند و اصلاً به خاطر همین چوب شده بودند «چوبدار». کار چوبدارها خرید و فروش دام بود. بار گوسفند که می‌آمد، چوبدارها می‌رفتند جلو و مثلاً ۲۰ تا گوسفند را جدا می‌کردند و می‌گفتند: «یکجا می‌خرم فلان قیمت». نه اینکه «میزان» نبود، اتفاقاً «قپان» بود، اما اینها با « یک دید» می‌فهمیدند این گوسفند چندکیلو است و چند می‌ارزد و قیمت می‌دادند.

دور تا دور کشتارگاه دیوار بود. اطراف کشتارگاه ساختمان طویله بود. گاهی ۲ تا ۳ روز طول می‌کشید و دام‌ها هنوز فروش نرفته بودند و برای اینکه از گرسنگی تلف نشوند آنها را در طویله نگه می‌داشتند. گاهی هم حیوان‌ها ۲ تا ۳ روز در راه بودند و شکم‌هایشان خالی. صاحبانشان ترجیح می‌دادند قبل از فروش، حیوان‌ها دلی از عزا در بیاورند و چند کیلویی هم به وزنشان اضافه شود! آخر کار هم که دام‌ها در همان فضای سوله‌مانند کشتار می‌شدند. کشتارگاه هم نگهبان داشت و هم قصاب. البته در خانه‌های اطراف کشتارگاه نیز سال‌های سال گوسفند نگه می‌داشتند و وقتی حسابی چاق و چله می‌شدند در مناسبت‌های مختلف مثل محرم و عید قربان برای فروش می‌آوردند.

کسی‌ هست این محله قدیمی تهران را نشناسد؟ | آب شرب لوله‌کشی با ۱۰۰ تومان به اینجا آمد

کاروانسراها؛ پاخور دامدارها و چوبدارها

«محمد آزادی»، از معتمدان محله جوادیه، می‌گوید: «اطراف کشتارگاه چند کاروانسرا بود که به اسم صاحبانش معروف بود، مثل کاروانسرای حاج «خلیل یداللهی» و «رفعت». جلو کاروانسرا، قهوه‌خانه و جگرکی و دیزی‌سرا بود. اصلاً بخشی از جوادیه کاروانسرا بود و هر کاروانسرا یک در ورودی داشت. کاروانسرا، واقعاً کاروانسرا بود با همان شکل و شمایل اصیلش. البته برای دامدارها و چوبدارها قهوه‌خانه‌ای هم داشت و جای غذا خوردن. برای آدم‌هایی که به کشتارگاه آمد و رفت داشتند و اتفاقاً کم هم نبودند محل خواب و تخت‌هایی هم برای استراحت مهیا بود.»

او اضافه می‌کند: «وانت‌های کاروانسرا آخوری بود برای گوسفندهای گرسنه و همان‌جا دام‌ها را جا می‌کردند تا نوبتشان شود و چوبداری بیاید سراغشان. این را هم بگویم که چندفیلم سینمایی را هم قبل از انقلاب در همین کاروانسرای حاج یداللهی ساخته بودند. بعدها که کشتارگاه جمع شد خود به خود بساط کاروانسراها هم برچیده شد. کاروانسرای رفعت را خریدند و امکانات شهری جایگزین آن شد. در اطراف کشتارگاه مغازه‌های جگرکی هم بود که دل و جگر تازه را می‌خریدند و بو و دود کبابشان همیشه هوا بود. هنوز هم جگرکی‌های اطراف میدان بهمن بازمانده‌های آن روزگاران هستند.»

آبی که با ۱۰۰ تومان به خانه‌ها آمد

حاج «بایرامعلی آزادی»، از امنا و ریش‌سفیدان محله جوادیه، تعریف می‌کند: «آمدن امکانات به محله کشتارگاه جوادیه حکایت‌هایی دارد و یکی از این حکایت‌ها، حکایت آب‌رسانی به محل است. شخصی به نام «مینوچهر» در همان سال‌های اولیه شکل‌گیری محله می‌شود شهردار. در آن زمان مردم محل از آب چاه استفاده می‌کردند. یک سوله بود سر ۲۰متری که حالا می‌گویند ۸متری جعفری، او با همکارانش در سوله می‌نشست و به کارهای مردم رسیدگی می‌کرد. وقتی تقاضای محل را دید، همان موقع دستور داد که هر خانواده‌ ۱۰۰ تومان بدهد تا آب به همه خانه‌ها لوله‌کشی شود. این‌طوری بود که خیال اهل محل از نظر آب راحت شد. اما با کمبود امکاناتی که این محله داشت، روزگاری تنها باشگاه ورزشی‌اش باشگاه «داریوش» بود و آقای سعدیان مسئولش. از این محله ورزشکاران زیادی در سطح ملی و باشگاهی بیرون آمد از جمله مرحوم «اکبر یدالهی» در رشته کشتی فرنگی، برادران «کارآمد» که با وجود کر و لال بودن، قهرمان پارالمپیک شدند، «فرهاد کاظمی» ‌مربی خوشنام فوتبال کشورمان و همچنین فوتبالیست‌هایی چون کریم شاهرودی و حسین وکیلی. بعدها این باشگاه جمع شد و به جایش مجتمع مسکونی ساخته شد.»

  • نماهایی از محله جوادیه

کسی‌ هست این محله قدیمی تهران را نشناسد؟ | آب شرب لوله‌کشی با ۱۰۰ تومان به اینجا آمد

کسی‌ هست این محله قدیمی تهران را نشناسد؟ | آب شرب لوله‌کشی با ۱۰۰ تومان به اینجا آمد

کد خبر 738453

  • روایت های کمتر گفته شده از هوسرانی‌های شاه | نخستین گام‌ها در مسیر فساد اخلاقی

  • ترویج سبک زندگی غربی در دوره پهلوی | ملاک‌های انتخاب دختر شایسته چه‌ بود؟

  • کسی‌ هست این محله قدیمی تهران را نشناسد؟ | آب شرب لوله‌کشی با ۱۰۰ تومان به اینجا آمد

  • آلمان از اتباع خود خواست ایران را ترک کنند | به ایران سفر هم نکنید

  • تصویر موشکی که آمریکا به بالون چینی شلیک کرد

  • ببینید | جدال مرغ مادر با مار کبری برای دفاع از لانه

  • واکنش روزنامه دولت به بیانیه میرحسین موسوی | فکاهی ارجاع مردم به انتخابات

  • جنگنده‌های آمریکایی در مسیر بالون چینی | آمریکا چه زمانی بالون چین را منهدم می‌کند؟

  • تصاویر لحظات باورنکردنی تعویض شیفت سبزپوشان بسیج در دمای منفی ۳۰ درجه!

  • ببینید | لحظه سقوط بالن چینی بر فراز آسمان آمریکا

  • تصویر موشکی که آمریکا به بالون چینی شلیک کرد

  • خبرهای خوش دولت ؛ از رایگان شدن درمان برای مردم تا تحویل ۱۰ هزار واحد مسکونی در هر هفته | کمیته مولدسازی از منزه ترین مقامات کشور هستند

  • پراید و کوییک چند شد؟ | جدیدترین قیمت تیبا، ساینا،دنا، تارا و انواع پژو

  • تکثیر در اسارت تاثیری بر روند انقراض یوزها ندارد | پیروز فقط یک توله‌یوز «دستی» است | یک چوپان چند توله‌یوز را خفه کرد چون فکر می‌کرد آنها گرگ هستند!

  • آغاز مجدد بارش‌ها از فردا با ورود سامانه جدید | امروز؛ بارش پراکنده در ۵ استان | وزش باد شدید در مناطق گرمسیر

  • موی آسیب دیده چه مویی است ؛ ۷ نشانه موهای آسیب دیده | علت خشکی و ریزش مو چیست؟

  • تصاویری از مهارت مثال‌زدنی خلبان در فرود آوردن هواپیما در شرایط بد جوی

  • روزی روزگاری کارد، مصقل، خون | چگونه نخستین فرهنگسرای تهران در کشتارگاه متولد شد؟

  • روزگاری لاشه‌کشی و سلاخی از مشاغل مهم در جنوب تهران بود | چرا کشتار در ملأعام قدغن شد!؟

  • میدان بهمن‌تهران هنوز یک شهر دل و جیگردار است! | «جغوربغور» چگونه «حسرت الملوک» شد؟

دیدگاهتان را بنویسید